کریسمسی دیگر...

ساخت وبلاگ

تا اولین روز از اولین ماهِ سالی نو، تنها ۲۷ شکلاتِ دیگر باقیست!!!
پی نوشت اینکه: این تقویم های شکلاتی رو نمیدونم کی ولی فقط میدونم تهیه کرده بود و روی میز دانشجوهای هر کدوم از اساتید گذاشته بود، من البته درسته شو ندیده بودم چون پریسکا و مکس قبلا افتتاحش کرده بودن و اما پریسکا اونقدری میفهمه که به منم تعارف کنه و من علیرغم دوست نداشتن کاکائو، صرفا پیِ حسِ پررمز و رازِ کشف و شهودی ، پنجره ی روزِ چهارم دسامبر رو بروی چند گرم شکلات بگشایم...
پی نوشت تر اینکه: وقتی میگم مکس جونوره بیخودیه، پُر بیراه نگفته م چون این موجود حتی یه تعارف کردنِ سر و ساده رو هم بلد نیست، حالا نه به من که به خون هم تشنه ایم!!! که حتی به پریسکا هم...
یعنی هر چی فکر میکنم جز اینکه پدر مادرش این موجودو از بدو تولد برده باشن گذاشته باشن تو جنگل که همونجا لابلای حیوونا بزرگ بشه، هیچ فرضیه ی دیگه ای محتمل نیست در توصیفِ چرایی این همه آدم نبودنش...
صحبت از چند گرم شکلات نیست که تو کمد آشپزخونه م و همچنین تو کشوی میز کامپیوتر دانشگاهم، چندتخته شکلات با طعم ها و مغزیجاتِ مختلف از پارسال مونده و اما علاقه و اشتیاقی به خوردنشون ندارم، بحث سر رفتارهای اجتماعی و توانِ برهم کنش با مردمه، اونم به شکلی که انقد مشمئزکننده نباشی و آدما رغبت کنن دور و برت بمونن...

Baraneee...
ما را در سایت Baraneee دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baraneeeo بازدید : 148 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 19:40